شعر من

ساخت وبلاگ

 اسیرم من اسیر یک شب یلدای طولانی
همان زیبایی تاری ک میدانم نمیدانی


کجا بودی کجا ای هم نواز و هم نوای من
که اکنون سر رسیدی بعد یک پاییز طوفانی


 شروع جنگ با قلب و سراغاز شجاعت ها
بیا دستم به دامانت درین اوضاع بحرانی


 من بی آبرو اکنون تورا اینگونه میبینم
ک با یک شهر خاطر خواه مرا یک مرد میدانی


اگرچه تو بتی و من فقط یک بنده ی بیکس
خداوندا چه میخاهم من از این کفر پنهانی


صیاد روشنگر
2/8/94

 

شعر من...
ما را در سایت شعر من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : صیاد روشنگر sayyadpoem بازدید : 235 تاريخ : يکشنبه 17 آبان 1394 ساعت: 2:18

صدای جغد می آید هوا سرد است و بارانی
چه کولاکی درین جنگل چه بادی و چه بورانی


صدای ناله ی گرگی صدای جیغ مرغابی
تنم خشکیده از سرما به تن چسبیده بارانی


صدای جغد می آید هوا سرد است و سوزنده
کلاهم خیس؛چشمم تر؛ گلویم سخت طوفانی


دو پایم صاف می لرزد،نمی ترسم هوا سرد است
مدد کن قوت زانو درین اوضاع بحرانی


کمی زانو تحمل کن که بوی دود می آید
به قلبم نقش ها دارد امید مهر سوزانی


امید کلبه ای چوبی کنارم آتشی روشن
بخاری تازه از حس طراوت های انسانی


صدای جغد می آید؛دوباره ابر محکم شد
هوا تاریکتر طوری که میدانم نمیدانی...
صیاد روشنگر

شعر من...
ما را در سایت شعر من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : صیاد روشنگر sayyadpoem بازدید : 253 تاريخ : يکشنبه 17 آبان 1394 ساعت: 2:12

شبت مانند گیسویت حنایی

پناهت دست پر مهر خدایی

دوباره رفتی و تنها شدم من

      نمی خوابم ک تا شاید. بیایی         

شعر من...
ما را در سایت شعر من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : صیاد روشنگر sayyadpoem بازدید : 285 تاريخ : يکشنبه 17 آبان 1394 ساعت: 2:19

صیادم و در دام تو امروز گرفتار

در دام تو آهو وش عاشق کش عیار

با تیر دو چشمت بزن و جان ز تنم بر

جان از من و تیر از تو چرا منتظری یار

شعر من...
ما را در سایت شعر من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : صیاد روشنگر sayyadpoem بازدید : 294 تاريخ : يکشنبه 17 آبان 1394 ساعت: 2:25

چگونه رفتنت باور کنم من

چه خاکی بعد تو بر سر کنم من

تو که رفتی ولی با خاطراتت

چگونه چند روزی سر کنم من

 6/4/94

21:38

شعر من...
ما را در سایت شعر من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : صیاد روشنگر sayyadpoem بازدید : 237 تاريخ : يکشنبه 17 آبان 1394 ساعت: 2:26

بس که غصه میخورم از بودن بیهوده ام

مثل قاب عکسمان در بچگی فرسوده ام

بچه بودم با تو روز و روزگاری داشتم

با تمام خاطراتت سالها آسوده ام

از همان ساعت که رفتی با غروبی اطلسی

آسمان ها را به عشق دیدنت پیموده ام

هر چه از سوراخ در محو تماشایت شدم

بیشتر بر توده ی بار غمت افزوده ام

گوشه چشمی هم نگاه من نکردی دخترک

من که ژان والژان عمق قصه هایت بوده ام

از همان روزی که چشمانت به آغوشم کشید

من به. سودا ی گناه شاعری  آلوده ام

3/4/94 12:35

شعر من...
ما را در سایت شعر من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : صیاد روشنگر sayyadpoem بازدید : 309 تاريخ : يکشنبه 17 آبان 1394 ساعت: 2:28

مطلع چشمان تو امروز بحث داغ ماست

نقد جسم و جان تو امروز بحث داغ ماست

اختلاف بین دانایان سر لب های توست

خال جاویدان تو امروز بحث داغ ماست

خنده ات را در کتابی آسمانی دیده ان

 چهره ی خندان تو امروز بحث داغ ماست

تا حدود سال نوری جاذبه داری گلم

جذبه ی میدان تو امروز بحث داغ ماست

لشکر چشمان تو کشتار جمعی کرده است

قدرت گردان تو امروز بحث داغ ماست

ما همه زندانی ناز و ادا های تو ایم

وسعت زندان تو امروز بحث داغ ماست

چند قرنی می شود دنیا سر موضوع توست

حسن بی پایان تو امروز بحث داغ ماست

صیاد روشنگر

1/4/94 14:22

شعر من...
ما را در سایت شعر من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : صیاد روشنگر sayyadpoem بازدید : 347 تاريخ : يکشنبه 17 آبان 1394 ساعت: 2:36

منم آن ترک شیرازی ک تو بردی دل مارا

تویی یوسف ک میبینی دل زار زلیخارا

اگر فرهاد میگشتی؛دلم بی پرده شیرین بود

مگر مجنوون نمیبینی تن بیجان لیلا را

همه را عکس هم گفتم بدان نامهربان من

تو هم عکس منی اما تو سارایی و من دارا

کلاس درس من شیرین تر از طرز نگاهت نیست

نگاهی گرم پر کرده تمام جزوه ی مارا

دورون رابطه؛ای گل....مرا ربطی ب حست نیست

مرا مربوط خود کردی و هم این حس زیبارا

 12/3/94

شعر من...
ما را در سایت شعر من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : صیاد روشنگر sayyadpoem بازدید : 260 تاريخ : يکشنبه 17 آبان 1394 ساعت: 2:38

سد راه من نشو تصمیم من این است و بس

پا نکن در کفش من؛عاشق شدن این است و بس

چشم دیدم را ندارد؛عاقبت می دزدمش

آخرش تا خرخره زیر لجن این است و بس

کاسه زیر نیم کاسه بود ما هم بی خبر

دوستان را مهربان پنداشتن این است و بس

من نمیخواهم به بند دار آویزان شوم

مقصد دور و دراز سرد تن این است وبس

این حقیقت کاش قبل از این به ذهنم میرسید

عاقبت یک متر جا ،غسل و کفن؛این است وبس

20/4/94 15

شعر من...
ما را در سایت شعر من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : صیاد روشنگر sayyadpoem بازدید : 309 تاريخ : پنجشنبه 21 آبان 1394 ساعت: 0:45

پنجره أواز عشقم را به فردا می برد

راز قلبم را ازین رخنه به هرجا می برد

چهره ای را در میان هم کلاسان دیده ام

او دل و دین وخدا یم را به یغما می برد

نرگسی خشکیده در لیوان آب روی میز

یاد چشمانش ببین من را کجاها می برد

فکر میکردم فقط قلبم اجیر دست اوست

عقل و چشم و سادگی را نیز گویا می برد

ای خدای مهربان چشم انتظار یاری است

قایق بی بادبان را موج دریا می برد

5/3/94 16:35

شعر من...
ما را در سایت شعر من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : صیاد روشنگر sayyadpoem بازدید : 366 تاريخ : يکشنبه 17 آبان 1394 ساعت: 2:47